ابوزید بلخی

ابوزید بلخی
زادهٔ۸۵۰
شمستیان، بلخ، افغانستان امروزی
درگذشت۹۳۴
دورهدوران طلایی اسلام
مکتبدانش و فناوری، علوم اسلامی، جغرافیای اسلامی، ریاضیات در جهان اسلام، پزشکی در جهان اسلام، روان‌شناسی اسلامی
علایق اصلی
جغرافیا، ریاضیات، پزشکی، علوم اعصاب، روان‌شناسی، علم
تأثیرگرفته از

ابوزید احمد بن سهل بلخی (در حدود ۳۲۲ قمری) جغرافی‌دان، ریاضی‌دان و متکلم و فیلسوف در قرن‌های سوم و چهارم هجری بوده و از پیروان فرقهٔ امامیه بوده‌است. وی در اوایل جوانی (زیر بیست سالگی) محضر کندی را درک کرده‌است و در علوم گوناگون دست داشته و در مباحث روش فیلسوفانه پیش گرفته بود.[۱] تألیفات او در فلسفه بیشتر به بحث کلامی اختصاص داشت و اهمیت او بیشتر در این است که حکمت و شریعت را جمع و آن دو را به یکدیگر نزدیک کرده بود.

ابوزید بلخی را جاحظ خراسان و بلکه برتر از او دانسته‌اند و به روایت ابوحیان توحیدی، که ابوزید را سید مشرقیان در انواع حکمت شمرده‌است، او معتقد به هماهنگی بین فلسفه و شریعت بوده‌است و به دستور امیر خراسان شریعت را شفیع فلسفه معرفی کرد و بدین ترتیب در نشر فلسفه کوشید.[۲] وی از کسانی بود که به کروی بودن زمین پی برد و گفت: «آنچه ما به صورت گردش ستارگان می‌بینیم، در واقع گردش زمین است»[۳]

او را به الحاد متهم کردند و ابوالقاسم بلخی دربارهٔ او گفته بود که ابوزید مظلوم است و من او را از دیگران بهتر می‌شناسم و اتهامات او به جهت دانش او به منطق است، در حالی که ما هر دو منطق خواندیم و بحمدالله ملحد نشدیم (ابن ندیم، ۱۵۳). از جمله کتاب‌های او اثری به نام اجوبه ابی‌القاسم الکعبی است (یاقوت، ادبا، ۳/۶۷) که ظاهراً در پاسخ سؤالات ابوالقاسم بلخی از او بوده‌است.

ابونصر بلخی نیز برضد اتهام او به الحاد گواهی داده‌است و ابوزید را موحد دانسته و گفته‌است:

«او در منطق دستی پیدا کرد و من و او با هم منطق خواندیم و خدارا شکر که ما منطق آموختیم اما ملحد نشدیم»[۴]

دربارهٔ مذهب او اختلاف است. برخی گفته ند مدتی بر مذهب امامیه بود و سپس از آن برگشت و برخی دیگر او را زیدیه دانسته‌اند. به هر رو، تکفیر او مؤید این احتمال است که ظاهراً شیعی مذهب بوده و اتهام کفر به سبب تعصبات مذهبی مخالفان بوده‌است. او در موضوعات متنوعی قلم زده‌است و ابن ندیم در الفهرست ۴۳ کتاب از او نام برده‌است.[۵]

پیشینه

ابوزید احمد بن سهل بلخی در شامستیان بلخ (از رستاق غربنکی از جمله دوازده نهر بلخ) زاده شد، در ۹۳۴ میلادی درگذشت. پدر او از مردم سیستان و معلم صبیان در روستای شامستیان بود.

تخصص ابوزید در فلسفه و علم کلام بود. وی کتاب‌های معتبری در این دو موضوع و همچنین در علوم دیگر مانند ستاره‌شناسی و جغرافی داشت. از آثار متعددی که در الفهرست به نام او ثبت شده دو کتاب فضیلة علوم‌الریاضیات، و کتاب اختیارت‌السیر معروف تر است، صورالاقالیم او بیشتر شامل نقشه‌های جغرافیایی بود. البدء والتاریخ که قبلاً بدو نسبت داده می‌شد، در واقع در ۹۶۶ میلادی به وسیلهٔ مطهربن‌طاهر مقدسی تألیف شده‌است.

آثار او

  • مصالح الابدان و النفوس[۶]
  • فضایل مکه
  • عصمة الانبیاء
  • نظم القرآن
  • بیان أن سورة الحمد تنوب عن جمیع القرآن
  • گواه ایمان

منابع

  1. درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی. صص. ۱۸۳.
  2. لسان المیزان. ج. ۱. صص. ۱۸۳.
  3. خسروپناه، عبدالحسین. تاریخ فلسفه اسلامی، فصل چهارم: ص ۹۸.
  4. درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی. صص. ۱۸۴.
  5. الفهرست. صص. ۱۵۳.
  6. Hans Hinrich Biesterfeldt. «Music for the Body, Music for the Soul». Arabic humanities, Islamic thought: essays in honor of Everett K. Rowson. Leiden Boston: Brill. ص. ۱۷۶. شابک ۹۷۸-۹۰-۰۴-۳۴۳۲۴-۵.