تاریخ یعقوبی
نویسنده(ها) | احمد ابن اسحاق یعقوبی (ابن واضح یعقوبی) |
---|---|
برگرداننده(ها) | محمد ابراهیم آیتی |
زبان | عربی |
تعداد جلد | ۲ |
موضوع(ها) | تاریخ عمومی |
ناشر | ناشر فارسی: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی |
تاریخ نشر | تاریخ نشر فارسی: چاپ نخست: ۱۳۴۲ |
تاریخ یعقوبی نوشته احمد بن ابی یعقوب بن واضح، یکی از کهنترین و جامعترین آثار تاریخنگاری اسلامی است که نه تنها به روایت تاریخ عمومی از آغاز آفرینش تا دوران خلافت عباسی میپردازد، بلکه بازتابدهنده دیدگاههای مذهبی، اجتماعی و فرهنگی نویسنده است. این کتاب با ساختاری دو بخشی، ابتدا به تاریخ عمومی ملتها و پیامبران و سپس به تاریخ اسلام و خلافت اسلامی تا سال ۲۵۲ هجری قمری میپردازد.
ویژگی منحصربهفرد این اثر، استفاده از منابع متعدد و متنوع، از جمله قرآن، متون مقدس ادیان پیشین، اسناد دولتی، و روایات شفاهی است که نویسنده با دقت و رویکردی تحلیلی به گردآوری و ارزیابی آنها پرداخته است. بهویژه توجه یعقوبی به تاریخ علمی و فرهنگی ملتها و تحلیلهای او در خصوص دلایل ظهور و گسترش ادیان و تمدنها، این اثر را به مرجعی معتبر در تاریخنگاری اسلامی بدل کرده است.
«تاریخ یعقوبی» با وجود نقدهایی که در زمینه افتادگی برخی بخشها و خطاهای نسخهبرداری به آن وارد است، همچنان یکی از مهمترین منابع تاریخنگاری است که تأثیر قابلتوجهی بر مورخان پس از خود، همچون مسعودی و ابن خلدون، گذاشته است. رویکرد یعقوبی در تلفیق روایتهای تاریخی با تحلیلهای فرهنگی و اجتماعی، الگویی نوین در تاریخنگاری اسلامی بهشمار میآید که جنبههای مختلف تمدن اسلامی را به شیوهای منسجم و علمی ارائه میدهد.
نویسنده
احمد بن ابی یعقوب بن جعفر بن وهب بن واضح عباسی،[۱] که به نامهای مختلفی چون ابن واضح، ابن ابی یعقوب، ابن واضح یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب الکاتب العباسی و دیگر نامها شناخته میشود،[۲] یکی از چهرههای برجسته تاریخنگاری و جغرافیای اسلامی[۳]در قرن سوم هجری است.[۴] او در اواخر قرن سوم هجری و در دوران خلافت عباسیان زندگی میکرد و به عنوان مورخ، جغرافیدان، کاتب و اخباری شناخته میشود.[۵] اطلاعات دقیقی از تاریخ تولد او در دست نیست، اما طبق برخی منابع تاریخی، او در اواخر قرن سوم هجری در سال ۲۸۴ قمری وفات یافته است. برخی نیز محل وفاتش را مصر یا مغرب دانستهاند،[۶] اما این موضوع همچنان مورد اختلاف است.
یعقوبی از نسل موالی عباسی بود. خاندان او از اصفهان به بغداد رفته و در دربار عباسیان مشغول به کار بودند.[۷] جد او، واضح، در زمان منصور عباسی از کارگزاران عالیرتبه بود و در ارمنستان، آذربایجان و مصر خدمت کرد.[۸] با این حال، وی به دلیل حمایت از ادریس بن عبدالله، برادر نفس زکیه، به دست هادی عباسی کشته شد.[۲] یعقوبی نیز به عنوان کاتب و اخباری در دربار عباسیان شناخته میشد.[۵] او به واسطه سفرهای فراوان خود اطلاعات گستردهای از مناطق مختلف به دست آورده است. او از بغداد به ارمنستان و خراسان سفر کرد و مدتی نیز در خدمت طاهریان بود. پس از زوال طاهریان، به هند و سپس به مصر و مغرب رفت. اقامت او در مناطق تحت حکومت طولونیان به او امکان داد که در فضایی نسبتاً آزاد به تألیف آثار خود بپردازد.[۹]
یعقوبی علاوه بر تاریخ و جغرافیا، به علوم نجوم و گیاهشناسی نیز علاقه داشت و این علایق در آثارش بهویژه در تاریخ به وضوح دیده میشوند.[۱۰]وی همچنین در شعر عربی تسلط داشت و نام او در میان شاعران اصفهان آمده است. ثعالبی در کتاب یتیمة الدهر از یعقوبی به عنوان یکی از شاعران برجسته یاد کرده است.[۱۱]
یعقوبی به شیعه بودن خود معروف بود و در آثارش بارها از اهل بیت پیامبر با احترام یاد کرده است.[۱۲] این موضوع باعث شده که برخی محققان بر این باور باشند که او بهدلیل اعتقادات شیعیاش مورد توجه قرار گرفته و حتی تحت تعقیب قرار گرفته است.[۶]
کتاب
کتاب «تاریخ یعقوبی» بهویژه بهعنوان یک اثر برجسته در تاریخنگاری اسلامی شناخته میشود که از قرن سوم هجری بهجا مانده است، و از دو قسمت عمده تشکیل شده است. یکی از قسمتها به تاریخ عمومی امتها، پادشاهان و پیامبران اختصاص دارد، و دیگری به تاریخ اسلام و خلفای اسلامی تا سال ۲۵۲ هجری میپردازد. این کتاب بهطور خاص بهعنوان قدیمیترین تاریخ عمومی به زبان عربی که تا به امروز باقی مانده است، شناخته میشود و به نوعی میتوان آن را یک دائرةالمعارف تاریخی از آن زمان دانست.[۱۳]
این اثر در منابع مختلف تاریخی به نامهای گوناگونی از جمله «تاریخ ابن واضح»، «اخبار العباسیة»، «تاریخ کبیر»، «تاریخ عالم» و… شناخته میشود[۱۴] و همچنین، برخی منابع قدیمی همچون مسعودی و حاجی خلیفه، تاریخ یعقوبی را تحت عنوان «تاریخ فی اخبار العباسیة» یا «تاریخ العباسی» شناختهاند. این اشتباهات در عنوان کتاب، بهویژه از سوی مسعودی و حاجی خلیفه، موجب شده تا این کتاب در گذر زمان تحت عنوانهای مختلف شناخته شود. هوتسما، محقق شناختهشده تاریخ اسلام، معتقد است که اشتباهات در نامگذاری این کتاب ناشی از افزودن عبارتهای اضافی مانند «فی اخبار» بوده است. او همچنین اشاره میکند که نام صحیح کتاب، صرفاً «تاریخ» بوده است و عنوانهای دیگر بهواسطه اشتباهات نسخهنویسان و کتابداران به آن افزوده شده است.[۱۵]
تاریخ یعقوبی بهعنوان یکی از نخستین آثار تاریخنگاری که تاریخ عمومی از هبوط آدم تا دوران اسلامی را در بر میگیرد، دارای ویژگیهای خاصی است. این کتاب ابتدا به تاریخ جهان و سرگذشتهای پیشینیان از امتهای گذشته و کشورهای مختلف پرداخته و سپس به ظهور اسلام و رویدادهای بعد از آن، تا سال ۲۵۹ هجری، ادامه یافته است؛ بنابراین، تاریخ یعقوبی یک دوره جامع از تاریخ عمومی است که در تاریخ تمدن اسلامی بهعنوان نخستین اثر جامع شناخته میشود. البته باید ذکر کرد که تاریخ خلیفه بن خیاط، پیش از تاریخ یعقوبی نگاشته شده است، اما تاریخ خلیفه بن خیاط فقط از اسلام آغاز میشود، در حالی که یعقوبی تاریخ را از ابتدای آفرینش و هبوط آدم آغاز کرده است.[۳]
در تاریخ یعقوبی، دو بخش مجزا وجود دارد که بهطور خودمانی توسط مؤلف به دو کتاب تقسیمبندی شدهاند. نسخههای مختلفی از این کتاب در دسترس قرار دارد و نسخهای که در کتابخانه کمبریج موجود است، به اشتباه بهعنوان ده جلد شناخته شده است. در حالی که در اصل، کتاب به دو جلد یا دو کتاب تقسیم میشود.[۱۶] بخشهایی از کتاب بهویژه در ابتدای مقدمه اول افتادگی دارد، و از آنجا که دیباچه مؤلف تنها در ابتدای قسمت دوم موجود است، مشخص نیست که چگونه این افتادگیها رخ داده است. با این حال، مؤلف در دیباچه قسمت دوم توضیحاتی دربارهٔ ساختار کتاب و روش جمعآوری روایتها ارائه داده است.[۱۷]
با توجه به شهرت این کتاب در نزد مورخان و نویسندگان متاخر، بهویژه در قرنهای پنجم و ششم هجری، میتوان نتیجه گرفت که تاریخ یعقوبی در آن دوران بهعنوان یکی از منابع اصلی تاریخنگاری شناخته میشد. از جمله افرادی که از این کتاب یاد کردهاند، میتوان به ابن شادی همدانی، جمالالدین قفطی و یاقوت حموی اشاره کرد که در آثار خود از کتاب «تاریخ کبیر» یعقوبی یاد کردهاند.[۱۸]
جلد اول
بخش اول از تاریخ یعقوبی به تاریخ عمومی پیش از اسلام اختصاص دارد و دارای شش باب مهم است که در هر کدام به تفصیل به تاریخ اقوام و ملتهای مختلف پرداخته شده است. باب اول این بخش به تاریخ قدیم مطابق با کتب موسویان (کتب مقدس یهود) میپردازد. در این قسمت، یعقوبی به منابع خود اشاره میکند که بسیاری از آنها به روایات و متون دینی بازمیگردند.[۱۹]
باب دوم به تاریخ اهل هند اختصاص دارد.[۱۹]
در باب سوم، یعقوبی به تاریخ یونان و روم میپردازد و در آن علاوه بر ذکر تاریخنگاری و وقایع این دو تمدن بزرگ، به شرح آثار علمی و فلسفی اندیشمندان یونانی نیز اشاره کرده است. در این بخش، یعقوبی به تفصیل از آثار فیلسوفانی چون بقراط، جالینوس، ارسطو، و بطلمیوس یاد میکند و اطلاعاتی از علوم پزشکی، ریاضی و فلسفه این اندیشمندان در اختیار خوانندگان قرار میدهد.[۲۰]
باب چهارم به تاریخ ساسانیان و ایران باستان میپردازد و اطلاعات مفصلی از پادشاهان ساسانی، رویدادهای مهم دوران ساسانی و ویژگیهای حکومتی آن دوران ارائه میدهد. یعقوبی در این بخش از تاریخ ایران بهویژه به دوران پادشاهی اردشیر بابکان و یزدگرد سوم اشاره کرده و جنگ قادسیه و فتح مدائن به دست مسلمانان را در این بخش گنجانده است. همچنین، او به ویژگیهای کیش مانی و آئین ایرانیان، اسامی ماهها و روزهای سال در نزد ایرانیان و تقسیمبندیهای سیاسی در ایران اشاره میکند،[۲۱]و احتمالاً باید از منابعی همچون (گاهنامک) پهلوی استفاده کرده باشد.[۲۲]
باب پنجم به تاریخ چین و مصر و همچنین قبایل نوبه و حبشه اختصاص دارد.[۲۳]
در نهایت، باب ششم به تاریخ عرب پیش از اسلام، یعنی عصر جاهلیت، پرداخته است. یعقوبی در این بخش به بررسی دین و آیینهای عرب پیش از ظهور اسلام، از جمله کیشها، بازیها و مراسمهای دینی آنها پرداخته و تصویر دقیقی از زندگی عربها قبل از اسلام به دست میدهد. همچنین، اطلاعات جالبی از بازیهای میسر عربی و دیگر ویژگیهای فرهنگی عربها در این بخش ذکر شده است.[۲۳]
جلد دوم
در قسمت دوم کتاب، یعقوبی از آغاز تاریخ اسلام و زندگانی پیامبر اسلام آغاز میکند و پس از آن به دوران خلفای نخستین میپردازد و تا زمان خلافت معتمد عباسی ادامه پیدا میکند و در سال ۲۵۹ هجری به پایان میرسد.[۲۴] این قسمت از کتاب بهویژه در پرداختن به شخصیتهای مهم تاریخ اسلام، همچون علی بن ابیطالب و امامان شیعه، متفاوت از دیگر مورخان معاصر خود است. یعقوبی در این بخش به تفصیل به بررسی خلافت ابوبکر، عمر، عثمان و علی بن ابیطالب پرداخته و در کنار آن به مهمترین رویدادهای تاریخی دوران خلفای راشدین از جمله فتنهها و جنگها اشاره کرده است. او همچنین در این بخش از تاریخ زندگی پیامبر اسلام، هجرت، غزوات، همسران پیامبر و دیگر وقایع مهم دوران نبوت را بیان کرده است.[۱۴]
یعقوبی در توضیح تاریخ عباسیان، که حدود یک پنجم از کتاب به آن اختصاص دارد، به حوادث مهمی چون نهضت ابومسلم خراسانی، فتوحات عباسیان و درگیریهای داخلی این دوران پرداخته است. او بهویژه در بیان فتنههای عباسیان و حوادث مربوط به قتل ابومسلم خراسانی و دیگر مقامات برجسته عباسی، رویکردی معتدل را در پیش گرفته و تلاش کرده است تا از گزینش اطلاعات بیش از حد از حوادث و اخبار ناخوشایند پرهیز کند. این شیوه، در کنار روایتهای دیگر مورخان همعصر او، ارزش تاریخی خاصی پیدا کرده است.[۲۲]
یکی از ویژگیهای برجسته تاریخ یعقوبی، استفاده از منابع مختلف تاریخی است که او در مقدمه کتاب به آنها اشاره کرده است. یعقوبی در انتخاب منابع خود دقت فراوانی به خرج داده و در مقدمه جلد دوم کتاب به معرفی راویان و مورخان مختلف که از آثارشان استفاده کرده است، پرداخته است. این نکته نشان میدهد که یعقوبی بهدقت اخبار و روایات مختلف را گزینش کرده و بر اساس تحقیق و تحلیل تاریخی روایتهای خود را شکل داده است. او همچنین با اشاره به نظرهای مختلف و گزارشهای گوناگون، سعی کرده است تا یک روایت منصفانه و جامع از تاریخ اسلام ارائه دهد.[۲۵]
در خصوص سبک نوشتاری، یعقوبی رویکردی دوگانه دارد. در برخی بخشها، بهویژه در سیره پیامبر اسلام، او اخبار را بهصورت مدون و مرتب ارائه میدهد و مطالب را بهگونهای ساختارمند بیان میکند. اما در بخشهای دیگر، مانند نام همسران پیامبر یا بعضی مسائل شرعی، ترتیب و نظم خاصی را رعایت نمیکند و اطلاعات بهطور پراکنده ارائه میشود.[۱۴]
منابع
کتاب تاریخ یعقوبی از جمله منابع مهم و معتبر در تاریخنگاری اسلامی است که با استفاده از منابع متنوع و گستردهای تدوین شده است. اما از آنجا که مقدمه جلد اول کتاب از بین رفته و اطلاعات دقیقی از منابع خاص مورد استفاده یعقوبی در دسترس نیست، میتوان بهطور کلی از تنوع و گستردگی منابع او سخن گفت. این منابع شامل قرآن، متون مقدس یهودیان و نصارا، اسناد اداری و مکاتبات دولتی، و آثار مختلف علمی و تاریخی میشوند.[۲۶]
یعقوبی از منابع مکتوب بسیاری بهره برده است که شامل آثار دینی و تاریخی از فرهنگهای مختلف، از جمله منابع عبری و یهودی است.[۲۷] این تنوع منابع به کتاب او ویژگی منحصر به فردی داده است که گاهی اخبار بدیع و تازهای را ارائه میدهد که در سایر منابع موجود نیست. بهطور مثال، او در تاریخ خود بیش از ۴۶۰ نامه ذکر کرده که بسیاری از آنها بهطور کامل نقل شدهاند، این اسناد شامل مکاتبات میان خلفای اسلامی و کارگزاران اموی و عباسی است. این اسناد دیوانی که در دسترس او قرار داشته احتمالاً در دیوانهای دولتی عراق و شام نگهداری میشدهاند، به یعقوبی این امکان را دادهاند که اطلاعات دقیقتری از رویدادهای سیاسی و اجتماعی زمان خود به دست آورد.[۲۸]
در مورد صحت اخبار، یعقوبی در مواردی که به قطعیت نرسیده، با بیطرفی و امانتداری از نظرات مختلف نقل کرده و از عبارتهایی نظیر «قال» و «قال فلان» استفاده میکند. این روش نشاندهنده دقت و انصاف او در نقل اخبار است.[۲۸]
در زمینه منابع نجومی، یعقوبی نیز اطلاعات زیادی آورده است، بهویژه در تاریخنگاری رویدادهای مهمی چون ولادت پیامبر اسلام و خلافت خلفا. او منابع نجومی خود را عمدتاً از آثار ماشاءالله منجم و خوارزمی ذکر کرده است.[۲۹]
در تاریخ یعقوبی گاهی به منابع شفاهی اشاره شده است. این منابع ممکن است شامل اخبار شنیده شده از افرادی باشد که در مناطق مختلف سفر کردهاند یا از دستاولین شاهدان وقایع مختلف بودهاند. به عنوان مثال، یعقوبی در ذکر اخبار مربوط به پادشاهان هند، یونان و روم، به منابعی اشاره کرده که به نظر میرسد از طریق راویان مختلف به او منتقل شدهاند.[۳۰]
منابع جلد اول
یعقوبی در جلد اول به تاریخ پیامبران، سرگذشت بنی اسرائیل، تاریخ پیش از اسلام و تاریخ دوران جاهلیت پرداخته است. با این حال، مقدمهای که حاوی اطلاعات دقیق در خصوص منابع مورد استفاده نویسنده باشد، از دست رفته است و همین امر سبب شده که شناسایی منابع دقیق این اثر چالشبرانگیز باشد.[۳۱]
هوتسما معتقد است که یعقوبی در تألیف بخش اول تاریخ خود از منابع مختلفی بهره گرفته است، از جمله منابع موسوی (یهودی)، کتب مقدس عهد قدیم و جدید که در شرق موجود بود، ادبیات عرفانی عصر خود و نیز کتابی به نام «غار گنجها» که به نظر میرسد از مهمترین منابع یعقوبی باشد. این کتاب که تاکنون چاپ نشده، به احتمال زیاد در دسترس یعقوبی قرار داشته و او از آن برای نوشتن بخشهایی از تاریخ اسرائیل و پیامبران استفاده کرده است. علاوه بر این، هوتسما به تأثیر منابع مسیحی و سریانی بر نوشتههای یعقوبی نیز اشاره کرده است.[۳۲]
در خصوص تاریخ پیش از اسلام و وقایع دوران جاهلیت، یعقوبی بهطور مشخص از مورخان مشهور آن دوره چون هشام بن محمد بن سائب کلبی، عیسی بن یزید بن داب، هیثم بن عدی، و مدائنی استفاده کرده است. این مورخان در تاریخنگاری عربی جایگاه برجستهای دارند و یعقوبی به ویژه در بخشهای مربوط به تاریخ عرب و سرزمینهای مختلف مانند یمن، شام، حیره و کنده از نوشتههای آنها بهره جسته است.[۳۲]
یعقوبی همچنین در زمینه تاریخ ایران باستان و سلسله ساسانیان، اطلاعات ارزشمندی ارائه کرده است. در این قسمتها، به نظر میرسد که یعقوبی از گاهنامکهای ساسانیان و دیگر منابع رسمی تاریخ ایران باستان استفاده کرده باشد. کریستن سن و مسعودی نیز در آثار خود به این منابع اشاره کردهاند و تاریخ یعقوبی را یکی از منابع اصلی برای شناخت تاریخ ساسانیان بهشمار آوردهاند.[۲۱]
یکی از ویژگیهای برجسته تاریخ یعقوبی، استفاده او از قرآن به عنوان منبع اصلی در روایت تاریخ اسلام و تاریخ پیامبران است. در این راستا، یعقوبی در مباحث مربوط به پیامبران بنی اسرائیل و حتی در تاریخنگاری دوران اسلامی، بهطور مستمر از قرآن بهره گرفته است. این استفاده از قرآن به ویژه در روایت داستانهای مرتبط با مسیحیت و یهودیت، نشاندهنده نزدیکی و آشنایی یعقوبی با منابع دینی موجود در آن زمان است.[۳۳] به گفته برخی پژوهشگران، یعقوبی مطالب خود را در مورد مسیح و دیگر شخصیتهای مذهبی عمدتاً از کتب مقدس گرفته است و در بسیاری از موارد به ارجاع به قرآن پرداخته تا اختلافات موجود میان عقاید مسلمانان و مسیحیان را روشن سازد.[۳۴]
منابع جلد دوم
تاریخنگاری یعقوبی، بهویژه در جلد دوم کتاب خود، که به وقایع تاریخ اسلام اختصاص دارد، بر اساس منابع متعددی تدوین شده است. یعقوبی در مقدمه این جلد بهطور خاص به معرفی منابع و راویان خود پرداخته و با دقت و تحقیق در آنها گزینشهایی انجام داده است. وی اذعان میکند که مطالب کتابش را از آثار برجستهتری که توسط مورخان پیشین نگاشته شده است، گردآوری کرده و در عین حال، قصد داشته تا گزارشی جامعتر و بدون اختلافات موجود در متون پیشین ارائه دهد.[۳۳]
از جمله مهمترین منابعی که یعقوبی از آنها استفاده کرده است، میتوان به اسحاق بن سلیمان بن علی هاشمی اشاره کرد که از بزرگان بنیهاشم بود و روایتهای خود را از شیوخ بنیهاشم نقل میکرد. همچنین، ابوالبختری وهب بن وهب قرشی، که از جعفر بن محمد و دیگر رجال حدیثش روایت کرده است، دیگر منبع معتبر برای یعقوبی بهشمار میرود. علاوه بر این، آبان بن عثمان، که از جعفر بن محمد نیز روایت کرده است، و عبدالملک بن هشام، که با واسطه زیاد بن عبدالله بکائی از محمد بن اسحاق مطالبی آورده است، از دیگر منابع قابل توجه یعقوبی بهشمار میآیند.[۳۵] علاوه بر این، یعقوبی از برخی از مورخان و روات دیگری چون ابوحسان زیادی، که از ابوالمنذر کلبی و دیگر رجال حدیثش روایت کرده است، و هیثم بن عدی طائی که از عبدالله بن عباس همدانی مطالبی نقل کرده، استفاده کرده است. دیگر منابع شامل محمد بن کثیر قرشی، علی بن محمد بن عبدالله بن ابی سیف مدائنی، ابو معشر مدنی، و برخی روات دیگر نیز در تألیف این کتاب تأثیرگذار بودهاند.[۳۶]
در این میان، یعقوبی از منابع نجومی نیز بهرهبرداری کرده است. بهویژه محمد بن موسی خوارزمی، که بهعنوان منجم مشهور شناخته میشود، و ماشاءالله منجم، که در طالع سالها و زمانها تخصص داشت، اطلاعات دقیق و موثقی در خصوص زمانهای نجومی و رویدادهای مختلف تاریخ اسلام فراهم آوردهاند. استفاده از این منابع باعث شده است که یعقوبی توانسته باشد اطلاعات دقیقی در مورد زمانهای نجومی و رخدادهای تاریخی دقیقتری ارائه دهد.[۳۷]
در بخشهایی از کتاب، یعقوبی به شعر نیز استناد کرده است. وی در گزینش اشعار دقت فراوانی به خرج داده و برخی از اشعار را بهعنوان منابع تاریخی معتبر در نظر گرفته است. این اشعار نهتنها دربردارنده اطلاعات تاریخی و اجتماعی هستند، بلکه بهعنوان مستنداتی مهم در تحلیل حوادث تاریخی نیز مورد استفاده قرار گرفتهاند. با این حال، یعقوبی خود از شاعری پرهیز کرده و تنها به نقل اشعار دیگران پرداخته است.[۲۹]
یعقوبی در مقدمه جلد دوم خود تصریح میکند که علاوه بر این اسامی که ذکر کرده، از منابع دیگر نیز بهره جسته است، اما بهطور خاص به آنها اشاره نکرده است. او هدف خود را در این تألیف گردآوری و ترکیب روایات مختلف از منابع گوناگون دانسته و اذعان میکند که برای یافتن روایات دقیقتر و منظمتر، این روش را برگزیده است. از نظر وی، بسیاری از مورخان پیشین در روایات خود اختلافاتی داشتهاند، و او تلاش کرده است تا این اختلافات را برطرف کرده و یک روایت یکنواخت و جامع از وقایع تاریخی ارائه دهد.[۳۸]
عقاید نویسنده در کتاب
یعقوبی، مورخ و جغرافیدان شیعی، در این کتاب گرایشهای شیعی خود را به وضوح نمایان میکند. آثار تشیع در این کتاب به ویژه در نحوه روایتگری او دربارهٔ حوادث تاریخی و شخصیتهای مهم اهل بیت به وضوح دیده میشود. یعقوبی در این اثر خود از داستانهای تاریخی مختلف، به ویژه حوادث مربوط به خلافت خلفای راشدین، جنگها و قیامهای علویان، و زندگی امامان شیعه سخن میگوید. او نه تنها دربارهٔ خلفای راشدین مطالبی نوشته است، بلکه در توصیف وقایع مهمی چون حادثه غدیر خم، سخنرانی پیامبر اسلام در مکه و معرفی علی بن ابیطالب به عنوان ولیامرمسلمین و حدیث ثقلین اشاره میکند.[۳۹] این کار باعث میشود که دیدگاه او بیشتر به سوی تشیع معتدل متمایل باشد.[۳]
در بررسی ویژگیهای مذهبی یعقوبی، باید اشاره کرد که او در نقل اخبار سیاسی و دینی از خلفای عباسی بهویژه بهطور مستقل و بیطرفانه، مطالبی را بیان کرده که دیگر مورخان آن زمان تمایلی به ذکر آن نداشتند. برای مثال، او اخبار مربوط به قیامهای علویان، از جمله قیام زید بن علی، درگذشت حسین بن علی در کربلا، و قیامهای دیگر شیعیان را به وضوح نقل میکند. در عین حال، یعقوبی در تعابیر خود از خلفای عباسی بهویژه در اشاره به عباسیان به عنوان «دولت مبارکه» و از اصطلاحات تجلیلآمیز همچون «امیرالمؤمنین» برای آنها استفاده کرده است[۴۰]
در تحلیل گرایشهای مذهبی یعقوبی، باید اشاره کرد که او گرچه در تاریخنگاری خود از روایات مختلف اهل بیت استفاده کرده، اما در عین حال از ذکر برخی وقایع مهم مثل درگذشت موسی بن جعفر و نقشداشتن دیگران در این حوادث خودداری کرده است.[۴۱]
شیوه تاریخنگاری و نگارش
شیوه نگارش یعقوبی در تاریخنگاری خود از ویژگیهای خاصی برخوردار است که بهطور کلی در دو محور عمده قابل بررسی است: ۱) نقد و گزینش اطلاعات تاریخی، و ۲) نگاه تحلیلی به منابع.
یعقوبی در انتخاب و نقل اخبار، به خصوص در مورد تاریخ پیش از اسلام، به دقت و نقد اسناد پرداخته است. او منابع مختلف را بررسی کرده و برخی از اطلاعات تاریخی را به دلیل نادرستی و غیرقابل اعتماد بودن رد کرده است. برای مثال، او بسیاری از داستانها و گزارشهای افسانهای را که در منابع مختلف آمده، بیاعتبار میداند و برخی از آنها را به وضوح رد میکند. این نقد بهویژه در مورد گزارشهایی که به باورهای غیر عقلانی اقوام مختلف، مانند پارسیان یا مصریان، مربوط میشود، برجسته است. از سوی دیگر، یعقوبی در مورد اطلاعات مربوط به پیامبران و حوادث دینی، نقد و تحلیلهای خاص خود را ارائه میدهد و در مواردی بهطور غیرمستقیم به قرآن برای حل اختلافات در تاریخنگاری و تفاسیر مختلف استناد میکند.[۴۲]
یعقوبی نهتنها به نقل صرف اخبار بسنده کرده، بلکه در بسیاری از موارد به تحلیل و تعلیل اطلاعات پرداخته است. بهویژه در مورد دین اعراب و دلایل وجود کیشهای مختلف در بین آنها، یعقوبی به تحلیلهای جامعهشناختی و فرهنگی میپردازد و توضیح میدهد که چگونه ارتباطات و مهاجرتهای مداوم باعث آشنایی عربها با ادیان و فرهنگهای مختلف شده است. همچنین، او در مورد تاریخ عباسیان و خلفای مختلف نیز ضمن نقل وقایع، به بررسی و تحلیل مسائل سیاسی و اجتماعی پرداخته و سعی کرده است تا پیچیدگیهای تاریخی را روشن کند.[۴۳]
یعقوبی در نگارش خود از اصل اختصار پیروی میکند. در مقدمهای که بر تاریخ خود آورده است، تصریح میکند که کتابش را مختصر نگاشته و از نقل جزئیات و اخبار طولانی پرهیز کرده است. این ویژگی نهتنها در تاریخنگاری یعقوبی بلکه در دیگر آثار او نیز دیده میشود، همچون کتاب «البلدان» که در آن نیز تلاش کرده است تا با رعایت اختصار، اطلاعات مفید را ارائه دهد.[۴۴] روش تاریخنگاری یعقوبی مبتنی بر جمعآوری اطلاعات از منابع مختلف بوده و او با استفاده از روش ترکیبی، اطلاعات مختلف را بررسی کرده و در نهایت آنچه را که معتبر میدانسته، به صورت روایتی یکپارچه ارائه میدهد.[۴۴]این روش در مقایسه با شیوههای سنتی محدثان و مورخان قبل از او که به نقل اخبار بهصورت سالشماری یا با ذکر سلسله اسناد میپرداختند، نوآورانه و تحلیلی بهشمار میآید.[۴۵]
یعقوبی توجه ویژهای به تاریخ فرهنگی و دینی داشته است و علاوه بر تاریخنگاری سیاسی، به موضوعات مختلفی مانند تاریخ پیامبران، ادیان و ملتها، علم نجوم، جغرافیا و فلسفه پرداخته است. بهویژه در زمینه تاریخ علمی و فرهنگی، کتاب یعقوبی بهعنوان یکی از نخستین آثار اسلامی در تاریخ علوم شناخته میشود.[۱۴] یعقوبی در تاریخنگاری اسلامی تأثیر زیادی بر مورخان بعدی همچون مسعودی، مسکویه و ابنخلدون گذاشت. او نخستین کسی است که روش موضوعی تاریخنگاری را بهطور کامل و جامع معرفی کرد، به طوری که مورخان پس از او مانند مسعودی همین روش را پی گرفتند. این روش، در کنار رعایت ترتیب زمانی حوادث، بهویژه در تحلیلهای اجتماعی، فرهنگی، دینی و سیاسی بسیار مؤثر بوده است.[۴۶]
نظر دیگر نویسندگان
مستشرقان و پژوهشگران مختلف نیز دیدگاههای متفاوتی در خصوص یعقوبی دارند. هوتسما، یکی از مستشرقان شناختهشده، اشاره میکند که اخبار و روایات یعقوبی با آنچه در تاریخ طبری آمده است، تفاوت دارد. او این تفاوتها را به منابع مختلف یعقوبی نسبت میدهد که ظاهراً از یک سلسله دیگر از منابع تاریخی نشأت گرفتهاند. به گفته هوتسما، تاریخ یعقوبی میتواند بهعنوان یک دائرةالمعارف تاریخی دوران خود در نظر گرفته شود، زیرا در آن به موضوعات مختلفی از تاریخ اسلام و حتی تاریخ ایران پرداخته شده است.[۱۳]
کریستن سن، مستشرق دانمارکی، که در زمینه تاریخ ساسانیان مطالعات گستردهای انجام داده است، تاریخ یعقوبی را بهعنوان نخستین منبع عمده از تاریخ ساسانیان در منابع عربی و ایرانی معرفی میکند.[۲۰]
تالیف کتاب
در مورد زمان دقیق تألیف این کتاب، نظرهای مختلفی وجود دارد. برخی پژوهشگران بر این باورند که کتاب تاریخ یعقوبی، پیش از کتاب البلدان که در سال ۲۷۸ هجری قمری نگاشته شده، تألیف شده است. این نظریه به این دلیل مطرح شده که موضوعات مورد بحث در کتاب تاریخ یعقوبی به حوادث تاریخی تا حدود سال ۲۵۹ هجری پرداخته است، زمانی که یعقوبی هنوز در شرق قلمرو اسلامی بوده و بهعنوان یک مورخ میتوانسته از حوادث معاصر خود آگاهی کامل داشته باشد. همچنین در کتاب دائرةالمعارف اسلامی نیز آمده است که تاریخ یعقوبی تا سال ۲۵۹ هجری به پایان میرسد و به نظر میرسد که وی این تاریخ را در همان زمانی نوشته که در مشرق بود.[۴۷]
در کتاب العرب و الروم وازیلیف نیز بیان شده است که یعقوبی در مغرب سه کتاب نوشت که یکی از آنها تاریخ بود. با این حال، این پژوهشها به اشتباه این تاریخ را مربوط به کتاب دیگری دانستهاند که در مشرق نوشته شده و به سال ۲۵۹ هجری قمری میرسد. دلیل این اشتباه احتمالاً به دلیل اختلافات در نسخههای موجود یا اشتباه در ذکر حوادث تاریخ بوده است. در واقع، همانطور که در دائرةالمعارف نیز ذکر شده، این تاریخ دقیقاً همان تاریخ است که در اروپا منتشر شده است و ممکن است دلیل اشتباه در شناسایی تاریخ مربوط به نسخههای متفاوت و حوادث پراکندهای باشد که تنها در سطرهایی از کتاب ذکر شدهاند.[۴۷]
در نسخههای موجود از تاریخ یعقوبی، نساخهای مختلف در طی تاریخ مسئولیت تهیه نسخههای مختلف را برعهده داشتهاند. بهویژه در سال ۱۰۹۶ هجری قمری، نسخهای از این کتاب بهدست احمد بن حسین بن احمد بن علی نهدی آشتی بهطور دقیق استنساخ شد. در این نسخه، نساخ با دقت تمام افتادگیهای موجود در کتاب را مشخص کرده و جایی که مطالب ناقص بود، را سفید گذاشته است. این نسخه از یعقوبی، همانطور که ذکر شده، همه کتاب او را در برندارد و برخی از بخشهای آن دچار افتادگیهایی است که در تاریخ پیش از اسلام و تاریخ اسلام بهویژه قابل مشاهده است.[۴۸]
چاپ کتاب
چاپ کتاب تاریخ یعقوبی از زمان نخستین انتشار آن تاکنون، مسیرهای مختلفی را طی کرده است و در هر دوره، نسخهها و تصحیحاتی مختلف از آن منتشر شدهاند. نخستین چاپ تاریخ یعقوبی در سال ۱۸۸۳ میلادی (۱۳۰۱ هجری قمری)[۳]توسط هوتسما، خاورشناس هلندی، در هلند انجام شد.[۴۹] این چاپ از نسخه خطی موجود در کتابخانه کمبریج بهره برد و به همراه مقدمهای لاتین به معرفی و نقد کتاب پرداخت. این چاپ در دو جلد منتشر شد که جلد اول ۳۱۸ صفحه و جلد دوم ۶۲۹ صفحه داشت. هوتسما در مقدمه خود به معرفی مؤلف، یعقوبی، و تحلیل محتوای کتاب پرداخته و در عین حال بر برخی نکات انتقادی نسبت به نگارش آن تأکید کرده است.[۵۰]
در ادامه، در سال ۱۳۵۸ هجری قمری (۱۹۳۹ میلادی)، این کتاب برای دومین بار در نجف به چاپ رسید. این چاپ سه جلدی همراه با مقدمه و تعلیقات محمد صادق بحرالعلوم بود که نواقص و تغییراتی در نسخه پیشین داشت.[۴۹] همچنین، در این چاپ، فهرستهای تاریخی و جغرافیایی حذف شده بودند که از دید برخی محققان این امر به نقصهای کار افزود. چاپ نجف نسبت به نسخه هوتسما تغییراتی داشت و با توجه به تفاوتهای موجود در متن و تصرفاتی که در برخی از قسمتها به وجود آمد، نتواست همان دقت و امانتداری که در نسخه هوتسما رعایت شده بود را حفظ کند.[۵۱]
در سال ۱۳۵۷ هجری (۱۹۵۵–۱۹۵۶ میلادی) نیز چاپ دیگری از این کتاب در بیروت منتشر شد که عمدتاً بر اساس چاپ نجف بود، اما این نسخه نیز مانند چاپهای قبلی، مشکلاتی داشت و غلطهای اختصاصی آن نیز برطرف نشد.[۵۲]
در سال ۱۳۷۹ هجری (۱۹۶۰ میلادی) چاپ جدیدتری از تاریخ یعقوبی در بیروت منتشر شد که این بار از روی چاپ هوتسما صورت گرفت. این چاپ به مراتب دقیقتر و زیباتر از چاپهای قبلی بود و دو فهرست جغرافیایی و تاریخی را که در چاپهای پیشین حذف شده بودند، دوباره وارد کرد. فهرست مطالب نیز برخلاف چاپ نجف، بهطور کامل از روی نسخه هوتسما تنظیم شده بود.[۵۲]
چاپهای بعدی تاریخ یعقوبی نیز عمدتاً بهصورت محدودتر و بهویژه در ایران منتشر شدهاند. از جمله این چاپها، ترجمه فارسی این کتاب توسط محمد ابراهیم آیتی در سال ۱۳۴۱ خورشیدی منتشر شد که به دو جلد تقسیم شده و بخشهایی از کتاب را در بر میگرفت.[۲۲]همچنین، به تازگی کتابی با عنوان «فهارس تاریخ یعقوبی» در قم منتشر شده است که شامل فهرستی دقیق از مطالب این کتاب تاریخی است.[۴۹]
پانویس
- ↑ سارتن، جورج. مقدمه بر علم تاریخ. ص. ۵۹۶.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ یعقوبی، احمد ابن اسحاق. تاریخ یعقوبی [محمد ابراهیم آیتی]. ص. ۱۴.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ جعفریان، رسول. منابع تاریخ اسلام. ص. ۲۲۴.
- ↑ منتظری مقدم، حامد. «بررس زندگانی و آثار احمد بن واضح یعقوبی»: ۵.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ جعفریان، رسول. منابع تاریخ اسلام. ص. ۲۲۲.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ احمدوند، عباس. «نظری به تاریخ یعقوبی»: ۹۲.
- ↑ عزیزی، حسین. «ابن واضح یعقوبی (م284ق) و آثار او در میراث مکتوب»: ۸۰–۷۹.
- ↑ جعفریان، رسول. منابع تاریخ اسلام. ص. ۲۲۳.
- ↑ منتظری مقدم، حامد. «بررسی زندگانی و آثار احمد ابن واضح یعقوبی»: ۲۱۱–۲۱۰.
- ↑ عزیزی، حسین. «ابن واضح یعقوبی (م284ق) و آثار او در میراث مکتوب»: ۷۸.
- ↑ یعقوبی، احمد بن اسحاق. تاریخ یعقوبی [محمد ابراهیم آیتی]. ص. ۱۱.
- ↑ یعقوبی، احمد بن اسحاق. البلدان [محمد ابراهیم آیتی]. ص. ۱۰.
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ زرین کوب، عبدالحسین. تاریخ ایران بعد از اسلام. ص. ۲۴.
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ ۱۴٫۲ ۱۴٫۳ احمدوند، عباس. «نظری به تاریخ یعقوبی»: ۹۳.
- ↑ یعقوبی، احمد بن اسحاق. تاریخ یعقوبی [محمد ابراهیم آیتی]. ص. ۲۲.
- ↑ یعقوبی، احمد بن اسحاق. تاریخ یعقوبی [محمد ابراهیم آیتی]. ص. ۲۵.
- ↑ حامد، بررسی زندگانی و آثار احمد ابن واضح یعقوبی. «منتظری مقدم»: ۲۲۳.
- ↑ عزیزی، حسین. «ابن واضح یعقوبی (م284ق) و آثار او در میراث مکتوب»: ۸۵.
- ↑ ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ یعقوبی، احمدبن اسحاق. تاریخ یعقوبی [محمد ابراهیم آیتی]. ص. ۲۶.
- ↑ ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ منتظری مقدم، حامد. «بررسی زندگانی و آثار احمد ابن واضح یعقوبی»: ۲۲۷.
- ↑ ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ یعقوبی، احمد بن اسحاق. تاریخ یعقوبی [محمد ابراهیم آیتی]. ص. ۳۰.
- ↑ ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ ۲۲٫۲ احمدوند، عباس. «نظری به تاریخ یعقوبی»: ۹۴.
- ↑ ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ حسنی، علی اکبر. «بررسی تاریخ یعقوبی و شرح حال او»: ۵۴.
- ↑ منتظری مقدم، حامد. «بررسی زندگانی و آثار احمد بن واضح یعقوبی»: ۲۲۸.
- ↑ احمدوند، عباس. «نظری به تاریخ یعقوبی»: ۹۴–۹۳.
- ↑ بیات، علی؛ دهقان پور، زهره. «بررسی تاریخنگاری یعقوبی به لحاظ منابع»: ۱۰.
- ↑ جعفریان، رسول. منابع تاریخ اسلام. ص. ۲۲۵.
- ↑ ۲۸٫۰ ۲۸٫۱ عزیزی، حسین. «ابن واضح یعقوبی (م 284 ق) و آثار او در میراث مکتوب»: ۸۷.
- ↑ ۲۹٫۰ ۲۹٫۱ بیات، علی. «بررسی تاریخنگاری یعقوبی به لحاظ منابع»: ۱۶.
- ↑ بیات، علی. «بررسی تاریخنگاری یعقوبی به لحاظ منابع»: ۲۱.
- ↑ منتظری مقدم، حامد. «بررسی زندگانی و آثار احمد بن واضح یعقوبی»: ۲۲۵.
- ↑ ۳۲٫۰ ۳۲٫۱ منتظری مقدم، حامد. «بررسی زندگانی و آثار احمد بن واضح یعقوبی»: ۲۲۶.
- ↑ ۳۳٫۰ ۳۳٫۱ یعقوبی، احمد بن واضح. تاریخ یعقوبی [محمد ابراهیم آیتی]. ص. ۲۷.
- ↑ بیات، علی. «بررسی تاریخنگاری یعقوبی به لحاظ منابع»: ۱۳–۱۲.
- ↑ جعفریان، رسول. منابع تاریخ اسلام. ص. ۲۲۶.
- ↑ منتظری مقدم، حامد. «بررسی زندگانی و آثار احمد بن واضح یعقوبی»: ۲۳۲.
- ↑ یعقوبی، احمد بن اسحاق. تاریخ یعقوبی [محمد ابراهیم آیتی]. صص. ۲۸–۲۷.
- ↑ بیات، علی. «بررسی تاریخنگاری یعقوبی به لحاظ منابع»: ۱۵.
- ↑ علی اکبر، حسنی. «بررسی تاریخ یعقوبی و شرح حال او»: ۵۷.
- ↑ عزیزی، حسین. «ابن واضح یعقوبی (م 284 ق) و آثار او در میراث مکتوب»: ۸۲–۸۱.
- ↑ عزیزی، حسین. «ابن واضح یعقوبی (م 284 ق) و آثار او در میراث مکتوب»: ۸۱.
- ↑ بیات، علی. «بررسی تاریخنگاری یعقوبی به لحاظ منابع»: ۲۵–۲۴.
- ↑ بیات، علی. «بررسی تاریخنگاری یعقوبی به لحاظ منابع»: ۲۶.
- ↑ ۴۴٫۰ ۴۴٫۱ منتظری مقدم، حامد. «بررسی تاریخنگاری یعقوبی به لحاظ منابع»: ۲۳۰.
- ↑ عزیزی، حسین. «ابن واضح یعقوبی (م 284 ق) و آثار او در میراث مکتوب»: ۸۶.
- ↑ بیات، علی. «بررسی تاریخنگاری یعقوبی به لحاظ منابع»: ۲۴.
- ↑ ۴۷٫۰ ۴۷٫۱ یعقوبی، احمد بن اسحاق. تاریخ یعقوبی [محمد ابراهیم آیتی]. صص. ۲۵–۲۴.
- ↑ عزیزی، حسین. «ابن واضح یعقوبی (م 284 ق) و آثار او در میراث مکتوب»: ۸۶–۸۵.
- ↑ ۴۹٫۰ ۴۹٫۱ ۴۹٫۲ منتظری مقدم، حامد. «بررسی زندگانی و آثار احمد بن واضح یعقوبی»: ۲۳۳.
- ↑ یعقوبی، احمد بن اسحاق. تاریخ یعقوبی [محمد ابراهیم آیتی]. ص. ۳۳.
- ↑ یعقوبی، احمد بن اسحاق. تاریخ یعقوبی [محمد ابراهیم آیتی]. صص. ۳۴–۳۳.
- ↑ ۵۲٫۰ ۵۲٫۱ یعقوبی، احمد بن اسحاق. تاریخ یعقوبی [محمد ابراهیم آیتی]. ص. ۳۵.
منابع
- احمدوند، عباس (۱۳۸۲). «نظری به (تاریخ یعقوبی)». آینه پژوهش، شماره ۸۱، ص ۹۲–۹۴
- بیات، علی. دهقان پور، زهره (۱۳۹۰). «بررسی تاریخنگاری یعقوبی به لحاظ منابع». پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی، شماره۲، پاییز و زمستان ۱۳۹۰، ص ۹–۲۹
- جعفریان، رسول (۱۳۹۳). منابع تاریخ اسلام. تهران: علم
- حسنی، علی اکبر. «بررسی تاریخ یعقوبی و شرح حال او». بازشناسی منابع تاریخ اسلام. شماره ۱۲، اسفند ۱۳۷۶، ص ۸
- زرین کوب، عبدالحسین (۱۳۸۳). تاریخ ایران بعد از اسلام. تهران: امیرکبیر
- سارتن، جورج (۱۳۸۳). مقدمه بر تاریخ علم. ترجمه غلامحسین صدری افشار. ج. ۱ تهران: انتشارات علمی و فرهنگی
- عزیزی، حسین. «ابن واضح یعقوبی (م ۲۸۴ ق) و آثار او در میراث مکتوب». پژوهشهای تاریخی دانشگاه اصفهان. شماره ۱، بهار۱۳۹۱، (پیاپی ۱۳)
- منتظری مقدم، حامد (۱۳۸۲). «بررسی زندگانی و آثار احمد بن واضح یعقوبی». مجله تاریخ در آینه پژوهش، شماره ۴
- یعقوبی، احمد ابن اسحاق (۱۳۷۴). تاریخ یعقوبی. ترجمه محمد ابراهیم آیتی. ج. ۱ تهران: انتشارات علمی و فرهنگی (آموزش انقلاب اسلامی)
- یعقوبی، احمد بن اسحاق (۱۳۵۶). البلدان. ترجمه محمد ابراهیم آیتی. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب