سینما

برادران لومیر

سینما (به فرانسوی: cinéma)، یک رسانهٔ مهم دیداری و شنیداری مبتنی بر فناوری است که افزون‌ بر بعد هنری، یک فعالیت اقتصادی نیز به حساب می‌آید. یک اثر سینمایی که فیلم سینمایی نامیده می‌شود، از عناصر تصویر (به صورت مجموعه‌ای از فریم‌ها) و صدا (گفت‌وگو، صدا و موسیقی) تشکیل شده‌است. یک فیلم بر اساس فیلمنامه و توسط کارگردان، با هزینهٔ تهیه‌کننده و مجموعه‌ای از بازیگرها، فیلم‌بردار و عوامل دیگر ساخته می‌شود. سینما، تازه‌ترین شاخهٔ هنر، معروف به هنر هفتم است که امروزه یکی از عمومی‌ترین و محبوب‌ترین تولیدات هنری را ارائه می‌کند. سینما همچنین به محل پخش عمومی فیلم سینمایی نیز گفته می‌شود.

ریشه نام‌گذاری

واژه سینما، از واژه یونانی κινῆμα, -ατος (کینِما) به معنای جنبش گرفته شده‌است.

لومیر ها

برادران لومیر(لویی و آگوست) در سال ۱۸۹۵ سینماتوگراف را اختراع کردند، اما نمی‌توان این دو برادر فرانسوی را یگانه مخترعانی دانست که به پیدایش سینما کمک کردند. پیدایش سینما و فن فیلم‌برداری خود مرهون پیشرفت‌های بسیار زیادی هم در عرصهٔ تکامل نگاتیو و هم تکامل دستگاه‌های اولیه عکاسی بود، به‌ طوری‌ که نمی‌توان قاطعانه از یک نفر به‌ عنوان مخترع سینما نام برد. دستگاه‌هایی همچون کینتوسکوپ (ساخته توماس ادیسون)، ویتاسکوپ و بایوسکوپ همگی در پیدایش دستگاه سینماتوگراف مؤثر بوده‌اند.[۱]

برادران لومیر خود ده‌ها فیلم کوتاه ساختند که همهٔ آن‌ها صرفاً از یک نما تشکیل می‌شد و قطع و وصل و تدوین در آن‌ها وجود نداشت. از جملهٔ این فیلم‌ها می‌توان به «ورود قطار به ایستگاه» (که به عنوان اولین فیلم ساخته شده به دست بشر محسوب می‌شود)، «خروج قایق از لنگرگاه»، «غذا خوردن کودک» و «خروج کارگران از کارخانه» اشاره کرد.

پس از لومیرها، ژرژ مه‌لیس باعث تکامل فن سینما شد. دیدگاه مه‌لیس نسبت به سینما دیدگاهی تئاتری بود. او پرده‌های گوناگونی از نمایش را فیلم‌برداری می‌کرد و سپس این پرده‌ها را به یکدیگر متصل می‌کرد. ژرژ مه‌لیس، همچنین پدیدآورنده فن تروکاژ در سینماست.

پس از مه‌لیس، ادوین اس پورتر باعث تکامل بنیادین و ساختاری سینما شد. او با ساختن فیلم‌های «زندگی آتش‌نشان آمریکایی» و «سرقت بزرگ قطار» سینما را به عنوان پدیده‌ای که امروزه می‌شناسیم، معرفی کرد. سینمای پورتر دیگر ارتباطی به تئاتر نداشت، بلکه به هنری مستقل و جدید تبدیل شده بود. پورتر، پیشگام فن تدوین فیلم نیز می‌باشد. راهی که او در سینما آغاز کرد، در نهایت به سینمای داستان‌گوی هالیوود منجر شد.

ساختار سینما

در آغاز سینما را بیشتر یک پدیده علمی صنعتی می‌دانستند. در سال‌های جنگ جهانی اول، سینما به عنوان یک وسیله نمایشی و سرگرمی، رونق تجاری یافت. سپس قابلیت‌های هنری آن توسط فیلم‌سازان اروپایی و آمریکایی کشف شد. در همین سال‌ها ریچیوتو کانودو منتقد و نظریه‌پرداز ایتالیایی، سینما را «هنر هفتم» معرفی کرد؛ زیرا به عقیده او سینما هنری ترکیبی است که در آن همهٔ هنرها حضور دارند.

سینما به معنی ثبت حرکات است و همان‌طور که در مباحث قبل بیان شد، پیدایش تصویر متحرک در نتیجهٔ تکامل تکنولوژی ابزارهای عکاسی بود. به همین سبب شیوهٔ ضبط تصویر (فیلمبرداری) آن، عکس‌برداری پشت سر هم، البته با فواصل زمانی ثابت و متوالی است. هیچ هنری به استثنای رسانهٔ تلویزیون، نتوانسته از لحاظ محبوبیت، فراگیری و نیروی تأثیر بر عواطف و افکار مخاطب، با سینما رقابت کند. به همین دلایل و همچنین به آن علت که سینما به صنعت فن و ابزارهای فنی اتکای زیادی دارد، آن را «هنر قرن بیستم» نامیده‌اند. منشأ اصطلاح سینماتوگرافی واژه‌ای یونانی (کینه ما) به معنای حرکت است. سینماتوگرافی به معنای «حرکت‌نگاری» یا فن ضبط حرکت است. تاریخ تکامل و تحول سینما را به‌طور کلی می‌توان به سه دورهٔ عمده (با تأکید بر فنون و تکنیک‌های سینمایی) تقسیم‌بندی کرد:

  1. دورهٔ سینمای صامت: در سال ۱۸۹۵ دورهٔ سینمای صامت آغاز شد. این دوره به زمان سینمایی بدون صدا و ساخت فیلم سیاه و سفید مربوط می‌شود.
  2. دورهٔ سینمای ناطق: در سال ۱۹۲۷ (اکتبر۱۹۲۷، فیلم خواننده جاز) عصر فیلم صدادار آغاز شد و عامل صدا، عملاً سینما را به صورت یک هنر سمعی-بصری درآورد.
  3. دورهٔ سینمای رنگی: از اواخر دههٔ ۱۹۳۰ میلادی با اختراع فیلم رنگی آغاز شد.[۲]
  4. دوره سینمای دیجیتال

اکران

سالن سینما

اِکران واژه‌ای فرانسوی به معنای پردهٔ سینما است که در فارسی هم استفاده می‌شود. در فارسی، واژهٔ اکران در معنی «به نمایش درآوردن» نیز به کار می‌رود؛ چنان‌که می‌گویند «روز اکران این فیلم نزدیک است».

نقد سینما

نقد فیلم یعنی تحلیل و ارزیابی فیلم همراه با موشکافی از زوایای مختلف. به صورت کلی، این نقد را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد؛ نقد فیلم توسط افراد صاحب‌نظر در رشتهٔ فیلم‌سازی و نقادی روزنامه‌ای که به صورت روزمره در روزنامه‌ها و دیگر رسانه‌ها دیده می‌شود.

منتقدان فیلم که برای روزنامه‌ها، مجلات و رسانه‌های گروهی کار می‌کنند؛ به‌طور عمده بر روی فیلم‌های جدید نظر می‌دهند. آن‌ها به صورت عادی فقط یک بار فیلم مورد نظر را دیده و فقط یک یا دو روز وقت دارند تا نظر خود را ارائه نمایند. به رغم این موضوع، منتقدان تأثیری عمده بر فیلم‌ها دارند؛ به‌خصوص آن‌هایی که دارای یک نوع خاص هستند. نشریات تخصصی زیادی در زمینهٔ نقد فیلم در جهان وجود دارند. به عنوان مثال کایه دو سینما (به فرانسوی:Cahiers du cinéma، به معنی دفترچه‌های سینما) یک مجله سینمایی تأثیرگذار و معتبر فرانسوی است که در سال ۱۹۵۱ توسط آندره بازن، ژاک دونیول-والکروز و ژوزف-ماری لودوکا بنیان گذاشته شد. ماهنامه فیلم مجله تأثیرگذار و معتبر ایرانی. این ماهنامه از سال ۱۳۶۰ شروع به فعالیت کرد. صاحب امتیاز و مدیر مسئول این نشریه، مسعود مهرابی بود که در ۱۰ شهریور ۱۳۹۹ درگذشت. پس از او پویا مهرابی صاحب امتیاز و مدیرمسئول این نشریه قدیمی شد. نقد فیلم در اکثر کشورهای دنیا یک تخصص محسوب می‌شود و نظر منتقدان سرشناس تأثیر به‌سزایی در تغییر نظر افراد عادی در جامعه دارد!

جستارهای وابسته

منابع

  1. ۱۲۰ سالگی سینما؛ سهم واقعی برادران لومیر چقدر است بی‌بی‌سی فارسی، ۲ فروردین ۱۳۹۴
  2. نسل شریف، افسانه. خلاقیت نمایشی.