قیام ژانویه

قیام ژانویه
بخشی از جنگ‌های روسیه و لهستان

لهستان - سال ۱۸۶۳, اثر یان ماتیکو، ۱۸۶۴, رنگ روغن روی بوم، ۱۵۶ × ۲۳۲ cm, موزه ملی، کراکوف. تصویر پیامد قیام شکست خورده ۱۸۶۳ است. اسرا در انتظار انتقال به سیبری هستند. سرباران و افسران روس بر کار آهنگری نظارت می‌کنند که زنی (پولونیا) را به غل و زنجیر می‌کشد. دختر مو طلایی کنارش هم نمادی از لیتوانی است.
تاریخ۲۲ ژانویه ۱۸۶۳ – ۱۸ ژوئن ۱۸۶۴
(۱ سال، ۱۴۸ روز)
موقعیت
نتایج پیروزی روسیه
طرف‌های درگیر

امپراتوری روسیه

  • ورشو
  • ویلنا
  • کیف
تحت حمایت:
 پادشاهی پروس

دولت ملی لهستان

  • شورشیانی از قلمرو مشترک المنافع لهستانی-لیتوانیایی پیش از جداسازی

لژیون گاریبالدی
داوطلبان خارجی:

  • فرانسه داوطلبان فرانسوی
  • بریتانیا داوطلبان بریتانیایی
  • داوطلبان مجارستانی
تحت حمایت:
زمین و آزادی
کمیته دزیالینسکی
فرماندهان و رهبران
الکساندر دوم
فردریش فون برگ
میخائیل موراویف
استفان بابروفسکی  
رومالد تراگوت  اعدام‌شده
کنستانتی کالینوفسکی اعدام‌شده
لودیگ میروسلاوسکی
ماریان لانگیویچ
قوا
حداقل ۲۲۰٬۰۰۰ نفر تا ژوئن ۱۸۶۴ حدود ۲۰۰٬۰۰۰ نفر در دوران قیام. حدود ۲۰ نفر از لژیون گاریبالدی
تلفات و خسارات
برآورد طرف روسی: ۴,۵۰۰ کشته، زخمی و مفقود[۱]
برآورد طرف لهستانی: ۱۰,۰۰۰ کشته، زخمی و مفقود
برآورد طرف لهستانی: ۱۰,۰۰۰ تا ۲۰,۰۰۰
برآورد طرف روسی: ۳۰,۰۰۰[۱] (۲۲,۰۰۰ کشته و زخمی,۷۰۰۰ اسیر[۲])
تقسیمات اداری مشترک‌المنافع لهستان–لیتوانی درون تقسیمات مرزهای ۱۷۷۲ که توسط دولت ملی طی قیام ۱۸۶ ارائه شد.

قیام ژانویه یک ناآرامی بود که عمدتاً در پادشاهی لهستان روسیه به وقوع پیوست که هدفش پایان دادن به اشغال در قسمت لهستان و بازیابی استقلال بود. این خیزش در ۲۲ ژانویه ۱۸۶۳ شروع شد و تا زمان سرکوب آخرین شورشها در ۱۸۶۴ ادامه یافت. این دیرپاترین شورش لهستان تکه‌تکه شده شده بود. درگیری در تمام سطوح جامعه درگرفت و به طرز قابل بحثی تأثیراتی عمیق بر روابط معاصر بین‌المللی گذاشت و نهایتاً جامعه لهستان را متحول کرد.[۳]

مجموعه‌ای از عوامل قیام را در اوایل سال ۱۸۶۳ اجتناب ناپذیر کرد. اشراف لهستانی و حلقه‌های بورژوای شهری در آرزوی موقعیت نیمه خودمختاری بودند که پیش از ناآرامی قبلی، یک نسل پیشتر در ۱۸۳۰، در کنگره لهستان از آن برخوردار بودند، و جوانان با موفقیت جنبش استقلال ایتالیا تشویق شده و فوراً خواهان همان نتیجه بودند. روسیه توسط قضایای کریمه تضعیف شده بود و رویکردهایی لیبرال‌تر را در سیاستهای داخلی خود مطرح کرده بود که دولت ملی زیرزمینی لهستان را تشویق کرد تا اعتصاب سازمان یافته‌ای را تا بهار ۱۸۶۳ برنامه‌ریزی کند. آنها روی الکساندر ویلوپولسکی رئیس فوق محافظه‌کار اداره مدنی در تقسیمات روسیه، حساب نکرده بودند. او در تلاش برای از ریل خارج کردن جنبش ملی لهستان، تا ماه ژانویه طرح خدمت وظیفه اجباری فعالان جوان لهستانی به مدت ۲۰ سال در ارتش امپراتوری روسیه را ارائه کرد. این تصمیمی بود که قیام ژانویه ۱۸۶۳ را کلید زد، همان نتیجه‌ای که ویلوپلوسکی می‌خواست از آن اجتناب کند.[۴]

افسران رده بالای لیتوانی-لهستانی و اعضا طبقه سیاسی سریعاً به شورش سربازان جوان لهستانی ملحق شدند. شمار افراد شرکت کننده در شورشها، هرچند که سازماندهی خوبی نداشتند، به شدت فزونی گرفت و کمبود حمایت خارجی آنها را مجبور به اتخاذ تاکتیکهای چریکی و پرهزینه کرد. انتقام‌جویی‌ها سریع و بی‌رحمانه بود. اعدامهای عمومی و تبعید به سیبری نهایتاً بسیاری از لهستانیها را متقاعد کرد تا مبارزه مسلحانه را کنار بگذارند. علاوه بر آن، تزار الکساندر دوم با با تصمیم ناگهانیش برای الغای نهایی نظام سرف‌داری در سال ۱۸۶۴ به نجبای لهستان و در نتیجه کل اقتصاد ضربه سختی زد.[۵] متعاقب فروپاشی املاک و فقر بسیاری از دهقانان، لهستانی‌های تحصیل کرده متقاعد شدند که به جای آن به ایده «کار ارگانیک»، خودسازی اقتصادی و فرهنگی، روی بیاورند.[۶]

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ Польское восстание 1863 // Большая российская энциклопедия : [в 35 т.] / гл. ред. Ю. С. Осипов. — М. : Большая российская энциклопедия, 2004—2017.
  2. Айрапетов О. Р. Польское восстание 1863 года. Русский сборник, Том XV, стр. 132
  3. Zdrada, Jerzy. "Powstanie styczniowe". Muzeum Historii Polskiej. Archived from the original on 23 November 2020. Retrieved 19 June 2018.
  4. Chisholm, Hugh, ed. (1911). "Wielopolski, Aleksander". Encyclopædia Britannica. Vol. 28 (11th ed.). Cambridge University Press. p. 622.
  5. Bardach, Juliusz; Lesnodorski, Bogusław; Pietrzak, Michał (1987). Historia państwa i prawa polskiego. Warsaw: Państwowe Wydawnictwo Naukowe. pp. 389–394. ISBN 83-01-07919-3.
  6. Maciej Janowski (2004). "The Rise of Positivism". Polish Liberal Thought Before 1918. Central European University Press. p. 166. ISBN 9639241180. Retrieved September 7, 2012.